جدول جو
جدول جو

معنی باز شده - جستجوی لغت در جدول جو

باز شده
مفتوحٌ
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به عربی
باز شده
Opened
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
باز شده
ouvert
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به فرانسوی
باز شده
খোলা
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به بنگالی
باز شده
کھلا ہوا
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به اردو
باز شده
açılmış
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
باز شده
wazi
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به سواحیلی
باز شده
abierto
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
باز شده
geöffnet
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به آلمانی
باز شده
відкритий
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به اوکراینی
باز شده
otwarty
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به لهستانی
باز شده
打开的
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به چینی
باز شده
aberto
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به پرتغالی
باز شده
aperto
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
باز شده
geopend
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به هلندی
باز شده
открытый
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به روسی
باز شده
เปิด
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به تایلندی
باز شده
terbuka
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
باز شده
खोला हुआ
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به هندی
باز شده
פתוח
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به عبری
باز شده
開いた
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به ژاپنی
باز شده
열린
تصویری از باز شده
تصویر باز شده
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
گشاده شدن، گشوده شدن، وا شدن، گشوده شدن گره
کنایه از آمادۀ کار شدن، دایر شدن
بازگشتن
کنار رفتن برای مثال به اصل باز شود فرع و هست نزد خرد / هم این حدیث مسلّم هم این مثل مضروب (ادیب صابر - ۲۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
گشاده شدن (درو مانند آن) گشود شدن مفتوح گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
((شُ دَ))
گشاده شدن، رفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باز نشده
تصویر باز نشده
Unopened
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
Opening
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از باز نشده
تصویر باز نشده
неоткрытый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
открытие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از باز نشده
تصویر باز نشده
nicht geöffnet
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
Öffnung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از باز نشده
تصویر باز نشده
не відкритий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
відкриття
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از باز نشده
تصویر باز نشده
nieotwarty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
otwarcie
دیکشنری فارسی به لهستانی